گفت و شنود باخویش|بازخوانی

Good morning/night

چند وقته که با خودت هم‌کلام نشدی؟

جایی نرفتی؟

کسی رو ملاقات نکردی؟

فرصتش رو نداشتی؟

مگه با این بدبختی‌ها و دغدغه‌ها وقتی می‌مونه؟

اصلن از خودم خستم چطور میل به گفت و شنود با خودم داشته باشم؟

تا حالا تجربه‌اش را نداشتم؟

چطوری آخه؟

اول من می‌گم یا می‌شنوم؟

با قلم دست گرفتن می‌تونی با خودت گفت و شنود داشته باشی.

با یه پرسش می‌تونی گفت و شنود رو بیاغازی و توسعه بدهی.

تصور می‌کنی حرفی برای گفتن نداری؟ حرفی که خودت نشنیده باشی از خودت؟

بله هنگامی که دست به قلم می‌شویم از خود بسیار خواهیم شنید.

با کلمه‌ام حس خوبی دارم. هر بار در طول روز به بهانه‌ای برای خودم یاداوری‌اش می‌کنم.  همانند ذکر گفتن. زیر زبانی تکرار می‌شود.

تا به جانم بنشیند. و یه جان زندگی‌ام بنشانمش. در بودیگی‌ام تزریقش کنم. تزریقی وریدی. تا وارد خونم شود. ساری و جاری در من. نه تنها در گوشه‌ای.

دوستش دارم.

کلمه‌ات را که داشته باشی هرکجا باشی و در هر وضعیتی امکان بازخوانی داری. بازخوانی خودمان.  آنچه بر صحنه زندگی نوشته‌ایم. نه حتمن لازم نیست  که به سال‌ها دورتر برویم و غرق شویم در ۵ سالگی‌مان. گاهی بازخوانی می‌تواند از روی چشم گشودن صبح، کش و قوس آمدن بدنمان و بیداری افکارمان در ذهن همین امروز و دیروز باشد.

امروز در حال رانندگی در خیابان چهار باغ در ‌حالیکه پشت ترافیک مانده‌ام، نرسیده به میدان آزادی نشانه‌ی دیگری از کلمه‌ی جدید به ذهنم متبادر شد.

ترکیبی بین رویش و گل. ارتباطی معنادار بین رویش و گل، آشنای دور.

رویش با گل هم‌خوان است. چه جالب. کلمه در ذهنمان و دنیایمان می‌ماند و به برخی خاطرات و ارزشها و موقعیت‌های زندگی‌مان می‌پیوندد. جوشد.

باز می‌روم در دنیای ارکیده‌های ناناز و سوسول، لیلیوم و عطر لیلیوم اورینتال، میخک سفید و قرمز، رزمینیاتوری صورتی. کرزنتیای دکمه‌ای سبز. روییدن به شکل‌های مختلف و رنگ‌های متفاوت صورت می‌گیرد. روییدن صداهای متفاوتی هم دارد.

برای رویِش هیچ پیش‌فرضی در ذهن نداشته‌ باشیم. پیش‌فرض‌ها روییدن‌مان را به تعویق می‌اندازند. نماد روییدن یک روز می‌تواند لبخند باشد. حتی یواشکی به خل‌خلی هایمان. به خرابکاری‌های خنده‌دارمان. به پشت و  رو پوشیدن لباسمان. به بالا و پایین بستن دکمه‌هایمان. به گیر دادن‌های اشتباهمان. روزی ۵ کیلومتر دویدن. روزی در رابطه‌ای سکوت کردن. روزی دکمه‌ی DEL روی رابطه‌ای را فشردن. روزی در برابر جمعی صحبت کردن. روزی گفتن مهارت انجام آنچه از من خواستید ندارم. روزی صحبت‌های شخصی به نظر غیر قابل تحمل را شنیدن. روزی پیشنهاد انجام کاری را دادن. من می‌توانم انجامش دهم. روزی پیشنهادی را رد کردن. روزی گفتن جمله‌ی “با شما دیگر نمی‌توانیم ادامه دهیم” است.  روییدن توجه می‌طلبد. تشنه‌ی بودن.

نور، خاک، آب، بذر …

رویش.