۱۴۰۳/۵/۶

چگونه…

بیاغازم؟

نه

چگونه

دوباره بیاغازم؟

Good morning/night

شاید باید کمی به عقب برگردیم. پیشتر فکرش را می‌کردیم، پیش از طلوع. پیش از خواب. شاید برای پرسیدن این سوال دیر باشد.

شاید هم ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است. شاید اینها برگ برنده‌‌ایست اگر نیک بنگریم تا قدری رها کنیم.

سرمان را پایین بیاندازیم و بگوییم دیگر دیر شده و بقیه را هم وانهیم.

بقیه خودمان را. چون همه چیز خودمان هستیم.

بارها پیش امده از فضای کاری یا فیزیکی و یا حتی از حضور در جمعی مدتی فاصله گرفته‌ایم. پس از مدتی اغازیدن آن کار یا مهارت و هنر برایمان دشوار باشد. مقاومت نمی‌دانم. جنسش چیست؟ شاید برای هر یک از ما متفاوت باشد. حتی برای هر یک از ما در دوره‌های زمانی و موضوعات مختلف متفاوت باشد. شاید واژه‌اش را اشتباه برداشته‌ام. نیازمند مکاشفه بیشتر هستم. مقاومت نه، ابهام یا چیز دیگری باشد. پای هزینه‌ای درمیان باشد که پیش‌تر نبوده. هزینه‌ای که برای این سرمایه و داشتن بایستی بپردازم. و پای موازنه‌ای در میان باشد؟

خودم، خودم با آن جریان و بودنی که قصد تحققش را دارم وسط می‌گذارم. می‌اندیشم. قفل کردم. فعلن.

باز از سمت دیگری میبینم. زاویه نگاهم را تغیر می‎‌دهم.

بودن مطلوب سمیه چیست؟ در پی خلق چه بودنی در آینده هستم؟ بازگشت و آغازیدن این اقدام، مهارت و حتی رابطه سهمی در معناسازی آن بودن و تحقق دارد؟

اگر دارد چرا منتظریم؟ بیاغازیم.

به نظرم سوای تصور منفی و بدی که از توقف داریم، گاهی اتفاق میمون و مبارکیست. تا دوباره نگاهی از بیرون به جریان بیاندازیم. دچار یکنواختی در حرکت نشویم. علائم را چک کنیم. بودنمان را. حذفیات را بشناسیم. انتخاب و تعهد و مسئولیت پذیری را در قبال بودنی که می‌خواهیم به خود یادآوری کنیم.

پس اگر سمیه باز به دویدن صبحگاهی باز گردد. یا شما به چرخه ورزش و یا فراگرفتن زبان و یا … بازگردید. متعهد می‌شویم به انتخابمان، و مسئولیت تحقق خود را می‌پذیریم.

زاویه دید دیگر، بررسی درونی آبژه است. از من و از درونم برمیخیزد یا بر اساس چیزی در بیرون از من. به خاطر دیگری و دیگران.

این مکاشفه همچنان ادامه دارد. بخشی از آن را در این یادداشت به قصد ماندگاری و حفظ آوردم.

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

بخش‌های سایت من:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط