به هر حال داری از جیب میدی
Good morning/night
بُلدش کن اما حواست به جیبت باشه.
چند خط بنویس. بنویس تا صفحه پر شود. حالا کلمهای یا عبارتی را بُلد کن. فاصله بگیر و به کل صفحه چشم بینداز.
اولین چیزی که درنظرت میاید چیست؟ بدون توجه به محتوا، ابتدا به آنچه روی صفحه نشاندهای چشم بدوز. تمام صفحه به جز یک کلمه، عبارت یا بخش کمرنگتر است. زندگیات را همچو این صفحه بپندار. روزت را همچو این صفحه بپندار.
بلد کردن امکان بیشتر، هزینه بیشتر، زمان و فرصت بیشتر دادن به بخشی از زندگیمان است نسبت به دیگر بخشها.
ما هزینه توجهمان را میپردازیم. البته نخواهیم هم زندگی بهایش را از ما میگیرد. این هزینه همان بخشهای کمرنگتر هستند. در زندگیمان و در یک روز یا سال چه چیزی را بُلد کردهایم؟
با این پرسشها شاید بهتر به پاسخ برسیم. برای چه چیز یا چه کاری بیشتر وقت میگذاریم؛ آگاهانه یا ناآگاهانه؟ درمورد چه موضوعی بیشتر صحبت میکنی؟ یا میشنوی؟
چه موضوع یا مسئلهای دغدغه ذهنیات است؟ در جریانی چه هزینههایی بابتش میپردازی؟ یا بهتره ابتدا بپرسیم، اصلن دیدی؟ ادراک میکنی؟ با ادبیات بازاری میپرسیم «چقدر برات در میاد؟ یا در اومده؟» بهاش چیه؟
و حالا ببینیم اصلن حاضر هستیم برای چنین چیزی هزینه بپردازیم.
شاید وقتی از هزینهها مطلع شویم، بگوییم ارزشش را ندارد و مصمم شویم برای پرمایه کردن بخشی دیگر. از این رو نیکو و در خور توجه است، آنچه بخش بلد شده در زندگی حالا و اکنون به ما میبخشد و هزینههای پرداختیاش، بیاندیشیم و آن را بپاییم.
به هر حال داری از جیب میدی،
پس مهمه که ببینی برای چی هزینه میکنی
آخرین نظرات: