۱۴۰۳/۲/۷

زندگی یعنی همین ذوق‌ها و لبخندها

Good morning/night

فرافکنی ترس‌های خودم روی مائده جان. حالا من مادرم بودم. که شاید هم در نظرم بی‌خیال می‌نمود. به این خاطر که بیش از من سرد و گرم زندگی را چشیده بود.  من به اقتضای سنم آن زمان نمی‌دانستم مثل امروز مائده. اکنون به اقتضای سنم از مسائلی ناآگاهم مثل آن روزهای مادرم. حالا آگاهیدم  رضایتمندی از زندگی‌ات صرفن و تنها وابسته به این آزمون و تنها امسال نیست.

به نظرم آمد تغییر در مدل ذهنی و دیدگاه‌ها نسبت به برخی موضوعات و مفاهیم وابسته به شکستن یا یک تَرَک است.

شکستن؟ تَرَک؟

یک ترک، تا مجبور و متعهد شوی چیدمان ذهنت، باورها و الگوهایش را بازبینی و بازآفرینی کنی.

قرار نیست شهاب سنگی سبب این امر خیر شود. جمله‌ای برای ترک انداختن اندیشه‌مان و مدل فکری‌مان کافی‌ست. اگر تامل کنیم. چنانچه برایمان سوال‌برانگیز باشد.

جمله‌ای که شنیدنش افکارت را تَرَک می‌اندازد. چه‌بسا ماحصل گفتگویی آگاهانه باشد. یا تحت تاثیر خواندن پاراگرافی در کتابی مثل آخرین انار دنیا قرار بگیری. رویارویی با یک صحنه‌، مشاهده مکالمه دو نفر، مواجهه با برخوردی نامطلوب و پس از آن تغییری که مدت‌ها ذهنت این‌طرف و آن‌طرف می‌انداختش، می‌آغازی.

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

بخش‌های سایت من:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط