مهربانی با خود
Good morning/night
+مهربانی با خود؟ نظرتان چیست؟
-در موردِ؟
+حواستان کجاست؟ در مورد عبارت امروز.
-بهتر است مسخره بازی را تمام کنیم و برویم سراغ جملات و عبارات و راهکارهای سختتر.
+آنقدر سخت که متوجه نشویم؟ با اجازهتون، امروز امتحانش میکنم. شما هم مختارید.
(گفتگوی میان خودم و یک خود دیگرم)
امروز، از ابتدای صبح در ذهنم گردونهای در حال چرخش است. هر ثانیهای چرخونه روی یکی از آنها میایستد. باز میچرخد و روی اعصاب است. حسابی.
این اوضاع تا چند ساعت دیگر ادامه پیدا کند فرصت رفتن سراغ قهوهساز و نوشیدن یک فنجان قهوه را هم نخواهم داشت.
خلاصه در حین وقوع جنگ داخلی و چنگ زدن به روح و روانم، نشستم تا خلاصه داستان عقب مانده دیروز را بنویسم. تا لپتاپ روشن شود و اینترنت بزرگوار وصل شود، دستم را دراز کردم سمت مبل کنارم. انتظار را برداشتم. کتاب انتظار.
اغلب وقتی کتاب تازهای دست میگیرم دوری لابهلای صفحاتش میزنم. چند فصلاش را میخوانم. بعد هم میروم سر وقتِ پایان. یکی دو صفحه آخر.
دو سه روز پیش بود که صفحات آخرش را خوانده بودم. چسبناک و لذتبخش بود. کم گفتم. الهامبخش وانگیزاننده نیز بود. دوباره خواندم. عبارتی یافتم مختصِ مختصات امروز. عبارت “مهربانی با خود“.
بخشی از کتاب انتظار نوشته دیوید رابسون
«نگرش مهربانی با خود قدم اول برای هر تحول مهمی است. داشتن این طرز فکر سبب تصدیق و پذیرش بسیاری از عوامل دیگر است که میتوانند در مشکلات شما نقش داشته باشند و درک این نکته که بسیاری از افراد دیگر نیز مشکلاتی مشابه شما دارند، به شما میقبولاند که در مبارزات خودتنها نیستید.
مهربانی با خود، برای سلامتی روحی و جسمی ما خیلی خوب است اما مزیت اصلی آن این است که به ما احساس امنیت میدهد؛ چیزی که ایجاد عادتهای جدید و تغییرات مثبت در زندگیمان را بسیار آسانتر میکند.
راه چاره این است که بدون انتقاد بیش از حد از خود راه پیشرفت خود را هموار سازید؛ همان گونه که اگر یکی از اعضای خانواده در وضعیت شما بود، با او رفتار میکردید.»
شما هم با خودتان مهربان باشید. شاید برای شما هم کار دهد.
آخرین نظرات: