۱۴۰۳/۱/۲

و یادت باشد یک «هنوز» به جمله‌ی «من نمی‌توانم» اضافه کنی.

Good morning/night

هفت سین امسال را با گل‌های رنگارنگ نچیدم. گل‌های قرنفل سفید، فرزیای کرمی رنگ. برگ زیبای اکالیپتوس و کرزنتیا دکمه‌ای سبز رنگ. سبز و سفید با سنبل بنفش، لاله، سبزه نارنج، شمع‌های قطور در ۳ اندازه کنار هم. ماهی‌های قرمز و سین‌های دیگر. امسال سال تحقق ارزوهایم است. نشان حیات،زیستن، صلح و آرامش هستند.

در وبینار قطعه نویسی شرکت کردم. استاد کلانتری حسشان را نسبت به تعطیلی گفتند؛ برای یکسری از کارها تعطیلی درست نیست. مثل خواندن و نوشتن که به نظرشان تعطیلی‌بردار نیست.

گفتند در مورد احساسی بنویسید. یک خط، دو خط، ۳ خط. یک صفحه.

اصرار ورزیدن. فراتر رفتن از کلیشه. هر یادیگری نیازمند فراتر رفتن از کلیشه دارد. مهارت و شایستگی بستگی به میزان اصرار ورزیدنمان دارد. در مورد احساسی گفتن و نوشتن برای عموم افراد انجام پذیر است. کمتر کسی اصرار می‌ورزد و ادامه می‌دهد.

همراه علی به شهر فرهنگ و هنر رفتم. قصد کردم به بخش کودک برویم. کتابی خرید نکنم و با هم آنجا کتاب بخوانیم. کتاب مغز آدامسی را با بعد از غر زدن برای خریداسباب‌بازی، خواندیم. آخرسر هم موفق به غلبه بر وسوسه خرید نشدیم. ۳ کتاب هم خریدیم.

از کتاب کودک به نام مغز آدامسی امروز چیزی آموختم، به نظرم به کار ما بزرگترها هم خیلی می‌آید.

جمله‌ای که الان داری یاد می‌گیری از چیزهایی که قبلن یاد گرفته‌ای خیلی مهم‌تر است!

و یادت باشد یک «هنوز» به جمله‌ی «من نمی‌توانم» اضافه کنی. و دیگر هیچ وقت نگو «من به درد این کار نمی‌خورم.»

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

بخش‌های سایت من:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط