آیا شما همیشه در حال دیکته گفتن به کارمندانتان هستید؟
احتمال اینکه در این حالت دیکته غلطی داشته باشد، البته کمتر از حالتی است که افراد خود بتوانند نقشی یا حرفی برای چگونگی انجام کار داشته باشند. به علاوه تصحیح آن هم نیاز به زمان کمتری دارد.
اما نکته اینجاست که در حالت اول همیشه باید دیکته گو خود حاضر باشد. اگر در دیکتههای قبلی تغیری ایجاد شود، چون دیکته نویس عادت به نوشتن یک دیکته پیش فرض کرده است. هیچ پویایی وجود ندارد. بنابراین فرد قدرت انتخابی نداشته و در نتیجه نمیتواند در شرایط مختلف بهترین اقدام را انجام دهد. حتی در طولانی مدت قدرت تصمیمگیری هم نخواهد داشت. او تنها یک دیکتهنویس شده که:
۱.باید حافظه خوبی داشته باشد.
۲.ترتیب اقدامها را به خاطر بسپارد.
۳.زمان گرفتن بازخورد چیزی را بگوید که دوست دارند بشنوند، نه چیزی که واقعا اتفاق افتاده و نتیجهی بدست آمده.
نکته: (البته منظور انجام کارها به صورت سلیقهای نیست.)
به علاوه ما وقتی انتخاب میکنیم:
- تعهدمان نسبت به اعمال و افکارمان افزایش مییابد.
- ما سعی میکنیم بهتر انتخاب کنیم.
- برای انتخاب بهتر، سعی میکنیم بیشتراز دانستههایمان استفاه کنیم.
- گاه شاید نیاز به مطالعه یا مشورت یا کسب مهارتی جدید باشد.
- بعد از آن نسبت به این اقدامات که در مرحله انتخاب انجام میگیرد سعی میکنیم به فکر و عملمان متعهدتر باشیم.
البته احتمال خطا و اشتباه وجود دارد. به مرور سعی بر کمتر شدن اشتباهات است سعی میکنیم برای مقابله با تغیرات احتمالی، خواستهها و نیازهای جامعه، شرکت یا موسسه خودمان را توانمند سازیم چون دیکته نویس نیستیم. ما طراح سوال هستیم به نوعی و باید پرسشهای احتمالی را بتوانیم طراحی کنیم.
مطمئنا طراح سوال دانش بیشتری خواهد داشت نسبت به پاسخ دهنده.
منتها برای ایجاد انگیزه در کارکنان، سیستم پاداش و تنبیههای قبلی با نیازها و ارزشهای جدید انسانی و جامعه تقریبا جوابگو نیست.
البته این روشها تا زمان کوتاهی جواب میدهد. اما باید ویژگی خود باوری در افراد ایجاد شود.
ویژگی خود باوری زمانی ایجاد میشود که شخص توانایی تصمیم گیری را داشته باشد.
دستور دادن باعث زیرسوال بردن انتخاب، کاهش توانمندسازی و نهایتا محدود کردن و کم شدن انگیزه میشود.
در واقع انتخاب برای خود است و مجبور بودن برای دیگری.
متاسفانه
گاهی محدودیتهای زمانی و داشتن ترس، ما را به سمت میل به دستور دادن و کنترل سوق میدهد، در حالی که کیفیت و بهبود وپیشرفت مستلزم فرصتهای انتخاب، تصمیمگیری و توانمندسازی است.
در واقع وقتی افراد در انجام پروسهای درگیر باشند این موارد حاصل میشود.
آخرین نظرات: