خطر کنید.
همینطور مثل موش صحرایی از گوشهها جیم نشید.
Good morning/night
این روزها درگیر کلاس کوچینگ هفت عادت هستیم. اخرین جلسات است. روی کلام و زبان متمرکز شدهایم. به محض توجه آگاهانه رو کلامم سرعتم کم میشود. انگار حرکتی آهسته در زندگی دارم. میپایم واژههایم را. گاهی مچ خودم را میگیرم. تغییر در کلام، تغییر در زندگی را ممکن میسازد. چون زبان همینطور رها نیست. متصل است به جریان افکار و مغزمان.
یکی از دوستان ویدیویی مرتبط با همین موضوع در گروه تلگرامی کلاس به اشتراک گذاشتند، بسیار از آن تاثیر گرفتم. بخشی از فیلم “انجمن شاعران مرده”
«دنیا از این بالا خیلی متفاوت به نظر میرسه.
باور نمیکنید
بیایید و خودتان ببینید
بیایید
درست زمانی که فکر میکنید یه چیزی را میدونید
باید از دید دیگهای بهش نگاه کنید.
حتی اگر به نظر احمقانه بیاد
یا اشتباه
باید امتحان کنید حال وقتی چیزی میخونید
به فکر نقطه نظر نویسنده نباشید.
اینکه خودتون چی فکر میکنید رو در نظر بگیرید.
بچهها شما باید تلاش کنید زبان و کلام خودتون روپیدا کنید.
چون هر چی برای شروع صبر کنید احتمال پیدا کردنش کمتر میشه…
سارا میگه: «عمربیشتر انسانها در یاسی خاموش سپری میشه..»
شما به همین سادگی تن ندهید.
خطر کنید. همینطور مثل موش صحرایی از گوشه ها جیم نشید.
به اطرافتون نگاه کنید.
جرعت کنید که بپرید و زمین تازهای پیدا کنید!»
این بودن منحصر به فردی که زبان در ساختن و آفرینشش نقشی مهم ایفا میکند، نه تنها برای یک نویسنده که برای هر انسانی در نقش نویسنده زندگیاش، حیاتیست. اول در زبان تغییرات آشکار میشود و سپس به رفتار و عمل میرسد.
من سمیه را ابراز میکنم. تا برای ابراز بعدی به چالش کشیده شود. به زمین رشد و پوییدن و آموختن بیفتد.
شما به همین سادگی تن ندهید.
آخرین نظرات: