من صورتیام رنگ شادے
من آبیام رنگ آرامش
من صورتیام رنگ شکوفہهاے بهار
من آبیام رنگ دریا
و یکمَن “من”
من
- من صبحها پس از برخواستن از خواب صفحات صبحگاهی مینویسم.
- من یک پسر دبستانی و یک دختر نوجوان دارم.
- من عاشق محیط کافه هستم.
- من با پسرم گاهی به کافه میرویم.
- من گیره زدن به موهایم را دوست دارم.
- من به کسانی که تار و ویلن مینوازند، حسادت میورزم.
- من به دخترم و همسرم حسادت میورزم.
- من هر کسی در حوزهی هنری فعال است، تحسین میکنم.
- من لیسانس کامپیوتر دارم و دورههای برنامهنویسی sql و اوراکل را سالها پیش گذراندهام.
- من مدرک بینالمللی گلآرایی دارم.
- من مدرک DBA گرایش منابع انسانی دارم.
- من تنوع طلب و مشتاق تجربه در عرصههای مختلف هستم.
- من نوشتن را با مدرسه نویسندگی با مدیریت شاهین کلانتری آغازیدم و قدردان استاد عزیزم هستم.
- من با مدرسه نویسندگی در زمینهی نگارش مقالهی آموزشی همکاری کردهام.
- من در مدرسه مدام با مدیریت سجاد سعیدنیا کوچینگ میآموزم و قدردان ایشان هستم.
- من عاشق ماگ و گل و نوشتنم.
- من عاشق نوشیدن قهوه در ماگهای مختلف و تجربه احساسات متفاوت آن هستم.
- من عاشق دسته گل بهاری هستم.
- من گل میخک گلبهی رنگ را دوست دارم.
- من ترکیب گل کرزنتیای سبز دکمهای در دسته گلی سفید میپسندم.
- من عاشق گل رز مینیاتوری با رنگ گلبهی هستم.
- من عاشق برگهای گرد سیلور در کنار رز قرمز هستم.
- من از تماشای تنوع رنگ گل آنتوریوم و هنر آفرینش همواره شگفت زده میشوم.
- من عاشق تزئین سادهی گل در ماگ هستم.
- من جنگل را بیش از دریا دوست دارم.
- من عاشق آب دادن به گلها هستم.
- من گل زاموفیلیا را بسیار دوست دارم.
- من عاشق عطر و هوای گلفروشی هستم.
- من به این نتیجه رسیدهام که گاهی قید همه را بزنم و بروم به کتابفروشی و چرخ بزنم.
- من با نوشتن اکسیژن وارد هوای زندگیام میکنم.
- من تقریبا روزی ۱۰۰۰ کلمه آزادنویسی دارم.
- من به تاثیر پیادهروی در پیشرفت شغلی باور دارم.
- من عاشق سبک و نوشتههای محمد قائد هستم.
- من از نوشتن کمک میگیرم تا به من بگوید غمگین باش درد بکش و بزی.
- من گاهی با موسیقی مینویسم.
- من مینویسم، ولی از گربه میترسم.
- من از هرم غذایی نوشتن تغذیه میکنم.
- من گاهی کتابها را مخلوط به بدن میزنم. با تقسیم بندی تخصصی و حال خوب، رمان.
- من پرسشگری را آغاز تغییر و رشد میدانم.
- من با نه گفتن نسبت به پیشتر خیلی راحتترم. و از نههاینرم برای نه گفتن استفاده میکنم.
- من آموختهام گاهی یک “چرا” پیش از بدیهیترین باورهایم بنشانم.
- من از سکوت پیشتر از قبل استقبال میکنم و لذت میبرم.
- من معتقدم به جا آوردن آداب شاگردی رابطه مستقیمی با یادگیری و توسعه فردی دارد.
- من صراحت تمام عیار را با تمام دردش بیش از بیتفاوتی و بازخورد مثبت دروغین میپسندم.
- من معتقدم چوب استاد چنانچه غرضمندانه نباشد در رشد بیتاثیر نیست.
- من اهل تماشای تلویزیون نیستم.
- من تعطیل کردن رشد به دلیل افزایش سن را باور ندارم.
- من تا به حال در ساختن چند عادت کوچک مثبت موفق بودهام.
- من هیچ استاد و مربی را شاهکار خلقت نمیدانم.
- من به ضربالمثل “با هر دست بدهی با همان دست پس میگیری” اعتقاد دارم.
- من پیشتر رمان خواندن را کاری بیهوده میپنداشتم اما اکنون کاری ارزشمند.
- من از دیدن طلوع خورشید روی پل عابر هنگام سکوت و در تاریکی ته مانده از شب لذت میبرم.
- من از دیدن گامهایم هنگامی که غمی در دل دارم اما مرا به پیش میبرد خرسندم.
- من از بازی خلاقانه با بچهها لذت میبرم.
- من مادرم را هر سال بیش از قبل دوست دارم.
- من به دعای خیر پدرم بسیار معتقدم.
- من افسوس میخورم با دنیای کتاب و نوشتن دیر آشنا شدم.
- من خیلی چیزها را نمیدانم.
- من آموختهام بگویم در این مورد اطلاعی ندارم.
- من همیشه دغدغه رشد و یادگیری داشتهام.
- من در نوجوانی به دختر خنده روی مدرسه معروف بودم.
- من در گفتگوها میکوشم تنها سخنگوی جمع نباشم.
- من مدتی است از گفتگوی تلفنی بیزارم.
- من از پرسه زدن در طبیعت بیشتر از پرسه زدن در شبکههای اجتماعی لذت میبرم.
- من عاشق فصل پاییزم.
- من عاشق ماه اردیبهشتم.
- من مردادماهیام
- من دهه شصتیام.
- من خودم را به زور جایی نمیچپانم.
- من میکوشم به ابراز طبیعی و خود بودن نزدیک شوم.
- من صرفن هر چیزی مَد شود انتخاب نمیکنم و ملاک های دیگری برای خرید لباس دارم.
- من از انتخاب کردن هراس دارم.
- من از اینکه بگویم چیزی هستم و واقعن نباشم حس بدی دارم.
- من در خریدهایم بهتر و زیباتر و گرانتر را به بیشتر و زیاد خریدن ترجیح میدهم.
- من در حال آموختن زبان انگلیسی هستم.
- من سابقه کاهش وزن موفق داشتهام.
- من به تو به عنوان یک انسان اهمیت میدهم.
- من از طریق فضای مجازی دوستان خوبی پیدا کردهام.
- من عاشق خلوت و تنهایی هستم.
من به این نتیجه رسیدهام
- من به این نتیجه رسیدهام پیادهروی بعد از نوشتن صفحات صبحگاهی باعث تطهیرم میشود.
- من به این نتیجه رسیدهام برای نوشتن مسابقه ندهم و هنگام نوشتن رها باشم. چون حباب کفی که از سر حباب ساز کودکی جدا میشود. برای زیستن بنویسم.
- من به این نتیجه رسیدهام جایی که ارزشها و شخصیتم نادیده گرفته میشود وقت و انرژی ام را برای اثبات هدر ندهم.
- من به این نتیجه رسیدهام که گاهی قید همه را بزنم و بروم به کتابفروشی و چرخ بزنم.
- من به این نتیجه رسیدهام گاهی از خودم بپرسم “چه مشکلی را میخواهی حل کنی؟”
- من به این نتیجه رسیدهام که شوخ طبعی در ایجاد ارتباط موثر نقش دارد.
- من به این نتیجه رسیدهام که برای داشتن یک برند شخصی تاثیرگذار باید توان بیشتری صرف تولید محتوا کنم.
- من به این نتیجه رسیدهام زمانی برای دور شدن از فعالیت هر روزه اختصاص دهم.
- من به این نتیجه رسیدهام کار، نشد ندارد.
- من به این نتیجه رسیدهام برداشتن نقش قربانی در قصههای زندگی از دست دادن سرزندگی، شور و اشتیاق است
- من به این نتیجه رسیدهام از سکوت نهراسم.
- من به این نتیجه رسیدهام ما آنقدرها که گمان میکنیم مهم نیستیم.
- من به این نتیجه رسیدهام که برای نوشتن باید خواند.
- من به این نتیجه رسیدهام گفتگو ابزاری برای نوشتن است.
- من به این نتیجه رسیدهام گوش دادن آن هم از نوع فعال کار آسانی نیست.
- من به این نتیجه رسیدهام اصل مهم برای گوش دادن حضور است.
- من نتیجه گرفته ام که با نوشتن میتوان جلوی برخی هزینهها را گرفت .
- من به این نتیجه رسیدهام دوست داشتن خودم کمک بزرگی به رشد دیگران است.
- من به این نتیجه رسیدهام برای بهتر و بیشتر آموختن همزمان یاد دهم.
- من به این نتیجه رسیدهام که با کتاب خواندن فروتن میشوم.
- من به این نتیجه رسیدهام با نوشتن خالی بودنم را حس میکنم.
- من به این نتیجه رسیدهام نوشتن مرا به انسانهای ارزشمندی پیوند داده است.
- من به این نتیجه رسیدهام با تکنیک پومودورو تمرکز بهتری برای انجام کارهایم دارم.
- من به این نتیجه رسیدهام بازهی ۵ دقیقه فاصله بین پومودوروها به همان اندازهی ۲۵ دقیقه اهمیت دارد.
- من به این نتیجه رسیدهام هر روز قرار نیست کار خارقالعادهای انجام دهم تنها چند کار مهم کافیست.
- من به این نتیجه رسیدهام که آنچه دیگری میپسندند نگویم و ننویسم. در انتخابها و تصمیماتم خودم هم حاضر باشم. از تصمیمی به علت نفی و نهی دیگران منصرف نشوم و هیچ زمان تنها به علت اصرار دیگران اقدام نکنم.
- من به این نتیجه رسیدهام که گاهی یک گفتگوی کاملن پیشبینی نشده با فردی کاملن ناآشنا مسیر زندگی ما را تغییر میدهد.
- من به این نتیجه رسیدهام که به چیزی که میگویم نباش بیشتر پیدایش میشود.
- من به این نتیجه رسیدهام برای حذف چیزی باید به فکر ایجاد چیز دیگری باشم، نه حذف.
- من به این نتیجه رسیدهام گاهی باید شکست و از نو ساخت و وصله پینه کردن بیشتر وقت و انرژی هدر میرود.
- من به این نتیجه رسیدهام نقل داستان و نظریه را بیشتر با اقدام تر کیب کنم.
- من به این نتیجه رسیدهام “گر صبر کنی زغوره حلوا سازی”.
- من به این نتیجه رسیدهام هر جا در زندگیام رشدی بوده، توامان با درد بوده است.
- من به این نتیجه رسیدهام از کلمه تشکر بیش از ببخشید استفاده کنم.
- من به این نتیجهرسیدهام گاهی یک “چرا” پیش از بدیهیترین باورهایم بنشانم.
- من به این نتیجه رسیدهام از اساتیدم به اندازهای که باید قدردانی نکردهام.
من باور دارم
- من باور دارم قدرشناسی و شکرگزاری باعث رحمت و وسعت بیشتر خواهد شد. این را به وفور در زندگی دریافتهام.
- من باور دارم با نوشتن میتوان خلق کرد. نوشتن روزانه تضمینی برای رسیدن به اهدافمان است.
- من باور دارم نوشتن در زیبایی پوست ما تاثیر مثبت دارد.
- من باور دارم نوشتن محرمترین و شنواترین برای حرفهای ماست.
- من باور دارم مهمترین اصل رهبری پیش رفتن و اعتماد به مسیر است.
- من باور دارم یک نشانِ تخصص، تداوم است.
- من باور دارم یکی از ملاکهای تشخیص دانش و فهم و ادارک افراد، توجه به آنچه که میپرسند، است.
- من به این نتیجه رسیدهام گاهی از خودم بپرسم “چه مشکلی را میخواهی حل کنی؟”
- من باور دارم هر تغییری در رفتار ابتدا از فیلتر احساس و فکر گذر کرده است. بنابراین هر رفتاری خوشبختانه یا متاسفانه نشان از احساس و فکری در کنه وجودمان دارد.
- من باور دارم نمیتوانیم اثرگذار باشیم مگر از خودمان بیاغازیم.
- من باور دارم تقلید از بزرگان راه پیشرفت را کوتاه میکند. با این همه مقلد کامل بودن یعنی سیاه کردن خود در بوم زندگی و به نظرم شایسته نیست.
- من باور دارم مدیریت انرژی مهمتر از مدیریت زمان است.
- من باور دارم که بخشش میتواند بیش از هر اقدامی آرامش بخش باشد.
- من باور دارم که کلاممان بیش از آنچه آگاه باشیم در زندگی و نحوه عملکردمان نقش دارد.
- من باور دارم تکرار برخی تمرینهای ثابت توامان با کار خلاقانه و چالش برانگیز منجر به رشدم میشود.
- من باور دارم خدا از همه بیشتر قابل اعتماد است.
- من باور دارم که رنج و درد جدا از واژه و مفهوم زندگی نیست.
- من باور دارم ظاهر انسانها حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
- من به این باور رسیدهام اجازه ندهم عادت شدن برخی چیزها باعث قدرنشناسی و تکراری بودن آنها شود.
- من باور دارم تکرار کار خودش را میکند.
- من باور دارم همراهی و حضور در گروه مرتبط با اهدافم نقش بزرگی در رشد ما دارد. من باور دارم نوشتن جرات و جسارت خلق آینده مطلوب را به من میدهد.
- من باور دارم همواره آمبولانس شدن برای رفع نیاز دیگران خودم را تهی میکند.
- من باور دارم اولویت صحیح است نه اولویتها.
- من باور دارم توجه به اندازه تمرکز و گاهی بیشتر از آن اهمیت دارد.
- من باور دارم صبوری در برابر قضاوت دیگران بهترین کاری است که میتوانم انجام دهم.
- من باور دارم که صرفن با ارائه نظر نباید توقعی مبنی بر پذیرش داشته باشم.
- من باور دارم که همواره در انتظار تایید و پذیرفته شدن نباشم.
- من باور دارم اگر همواره مورد تایید همه باشم یک جای کار میلنگد.
- من باور دارم نظم شخصی و مرتب بودن محیط در خلق و خو تاثیر دارد.
- من باور دارم که نوشتن روزانه ما را از روزمرگی در میآورد.
- من باور دارم کوچینگ منجر به رشد مهارت نوشتنم شده است.
- من باور دارم که نوشتن مزیت رقابتی من در کوچینگ است.
- من باور دارم جهت تسهیل انتخاب گاهی به آنچه معاوضه میشود توجه کنم.
- من باور دارم که زندگی پیش بینی ناپذیر است اما هر از گاه باز فریب میخورم و میخواهم آخرش را بدانم.
- من باور دارم گفتگو، خواندن، پیادهروی، سکوت و مشاهدهگری ایدههایی برای نوشتن به من میدهند.
- من باور دارم دلیل بسیاری از عدم کامیابیهایم عجله داشتن برای رسیدن وتمرکز بر نتیجه بوده است.
- من باور دارم هر بیزینسی به اندازهی رشد فکری صاحب بیزینس رشد میکند.
- من باور دارم اکثر مشکلات ما در ارتباط عدم مسئولیت پذیری خودمان است.
- من باور دارم همواره خوب نبودن ارتباطی به معنای خوب نبودن ما و خوب بودن ما به معنای خوب بودن همه چیز نیست.
- من باور دارم اگر شنونده نقد کسی در مورد خود باشم، از فرد مقابل هم شناخت بدست میآورم.
- من باور دارم ملاک و معیار دانش و خرد افراد در پرسیدن است.
- من باور دارم سابقه و تجربه تنها ملاک کیفیت و شایستگی در انجام یک کار نیست.
- من باور دارم هر حوزهای بخشهای تخصصی کوچکی دارد اما یافتن آن زمان میبرد.
- من باور دارم حضور و ماندن در مسیر دلخواهم برایم شانس میآورد.
- من باور دارم بزرگترین حسرت یک زن غفلت از زیبایی و غفلت از آن حتی به ازای رشد و توسعه فردی است.
- من باور دارم هیچ، همیشه و هیچ و هرگزی مطلق نیستند.
- من باور دارم ما انسانها گاهی نمیخواهیم کسی برایمان، کاری انجام دهد تنها میخواهیم بشنود.
- من باور دارم فکر کردن در مورد انجام دادن از اقدام دشوارتر است.
- من باور دارم از نوشتن طفره میرویم، چون نوشتن از درمیان گذاشتن حقیقتمان با ما طفره نمیرود.
- من باور دارم گاهی برخی پیامها دقیقن در زمان نیاز به ما میرسد.
- من باور دارم کمک خواستن قدرت میخواهد.
- من باور دارم انتخاب دوستان و ارتباطات در کیفیت بودنمان تاثیرگذار است.
- من باور دارم برای افزایش کیفیت کار باید به بدن و ذهن مان هم توجه داشته باشیم.
- من باور دارم مشخص کردن حد و مرزم در ارتباطات مهم است.
- من باور دارم برای تحقق خود به داستانهای دیگران هم نیاز داریم. من باور دارم ما در جهان تنها نیستیم.