واقعیت یا فیلتر؟
دانش، تجربه و قصد ما آنچه را که میشنویم فیلتر میکند و بر آنچه میگوییم تأثیر میگذارد. آنچه ما فکر میکنیم واقعیت است ممکن است خروجی فیلترهای ما باشد. خروجی که متاثر از ادراک، پردازش، حالات فیزیکی و ذهنی ما است. در این مطلب با چند منبع رایج فیلترینگ اشنا میشوید. آگاهی از این منابع و بهتر شنیدن منجر به بهبود روابط ما خواهد شد.
منابع رایج فیلترها
تفسیر یا تعریف کلمات
زبان مشترک مبحث بسیار مهمی است. شاید بیشتر گرفتاریها و درگیریهای زندگی شخصی، شغلی و اجتماعی ما نشات گرفته از این موضوع به ظاهر نه چندان مهم باشد. تمرکز و پیشنهاد ویژه بر رعایت شفافیت در گفتار امروزه بواسطه آگاهی از مشکلات ناشی از عدم رعایت این موضوع است. آنچنان که مارشال روزنبرگ در کتاب ارتباط بدون خشونت ( NVC ) به نیکی به آن پرداخته است.
شفافیت در بیان نه تنها برای شنونده و مخاطب کلام که برای خود ما نیز راهگشاست. ما آلودهایم نه به طور کلی و عامدانه که شاید ناآگاهانه و از سر نداشتن مهارت به استفاده واژهها در جای نامناسب. از این گناه بدتر تفسیر و تعریف کلمات دیگران به آن صورت که خود میاندیشیم. البته دایره واژگان کم که خود نیز دچارش هستم هم در ایجاد این گرفتاری کماهمیت نیست.
جهت بیان واضح و شفاف نیاز و خواستهمان در قالب کلمات و جملات نیازمند شناخت و توجه به احساسات و افکارمان هستیم. این توانمندی نیاز به تمرین و کسب مهارت دارد. آنچه بصورت مختصر میتوان پیشنهاد کرد جلوگیری از بکارگیری این همانی بین انچه میشنویم و محتوای ذهن و اندیشهمان است. یک راهکار عالی پرسش از فرد مقابل در مورد توضیح بیشتر حول واژهها و درخواست مصداق در مورد واژه یا سوژه مرتبط است.
لذا گفتههای دیگران را با لغتنامهی خود معنا نکنیم. مترادف ها و تضادها زیر دیگ ارزشها، باورها و تجربیات شخصی فرم گرفتهاند. میتوان یک وسیله شخصی پنداشت تا حواسمان باشد حق استفاده مشترک با دیگران را نداریم. در صورت استفادهی مشترک بدون رعایت بهداشت اولیه و ایجاد زبان مشترک، باعث انتقال ویروس خواهد شد. ویروسی که مخرب ارتباط است.
واژگانی چون موفقیت، زیبایی، خوبی، شادی، لذت از نظر شما چه معنا و مفهومی دارد؟ زیبایی از نظر شما چه تفسیر و توضیحی دارد و مصداقش برای شما و من یحتمل متفاوت است. سوای از معانی کلی که این واژهها دارند هر انسانی تعبیر و تفسیرهای متفاوتی از آنها دارد. شما چه چیزهایی را زیبا میانگارید و من چه چیزهایی را. شاید مصداقی که شما در بیان زیبایی میآورید به نظر من آنچنان شایسته و در خور زیبایی نباشد. دلخوشی، غم، نگرانی و بسیاری مفاهیم دیگر نیز مستثنی نیستند.
بنابرین شایسته است ابتدا به زبان مشترکی برسیم و از بدیهی شمردن مفروضات حذر کنیم.
زمینه شنیدن اطلاعات
ما در چه بستری در حال شنیدن هستیم؟ در چه زمینهای این گفتگو شکل میگیرد؟ رابطه ما چگونه است؟ دیدگاه من به عنوان شنونده چگونه دیدگاهی است؟ ایا من در نقش متقاعد کننده هستم. آیا جملات، افکار و حتی حالت فیزیکی و بدنی من نمایانگر نگاه از بالا به پایین است. یا طرفین گفتگو سعی بر حفظ هم سطحی دارند حتی اگر بصورت واقعی چنین نباشد.
آیا گفتگویی مابین شاگرد و استاد و به قصد آموزش است؟ در هر گفتگویی کیفیت و کمیت محتوای شنیده شده و واکنش و عکسالعملی که در پاسخ به آن میگوییم و یا برداشت میکنیم متاثر از بستر و زمینه است.
چقدر با نتیجه و فشارهایی که احساس میکنیم مرتبط هستیم
مدتی پیش در جریان یک گفتگو بصورت اتفاقی قرار گرفتم. در مخیلهام نمیگنجید که دغدغه فردی که روبرویم نشسته مشابه چالشی است که خودم دارم. حتی نه قدیمی و اب از اسیاب گذشته؛ چالشی تر و تازه. یک لحظه یکه خوردم. چطور میتوانم در میان صحبتهای او از نشت و رسوخ افکار، احساسات و فشارهای ناشی از مسئلهام به دغدغه او و صحبتهایش جلوگیری کنم.
به طور اتفاقی شنونده فردی هستیم که با او هم قصهایم.
شاید برایتان پیش امده در حال صحبت با دوستی هستید در حالی که او از رابطه بین خود و فرزندش ناراحت سردرگم و نگران است بطور مشابه شما هم تحت فشار احساسات و هیجانات مشابه حول این دغدغه هستید. ممکن است حتی در مورد یک سوژهی مثبت و پیروزمندانه باشد. از این روی گاهی هم قصه بودن مانع شنیدن گفتهها و ناگفتههای فرد مقابل میشود به این دلیل که کل موضوع برایمان اشناست و اگاهانه یا نا آگاهانه برخی جملات را از دست میدهیم.
به هر حال آنچه از نظر علمی نیز ثابت شده است در فرایند “آگاه شدن” از موضوعی مشابه، هر انسان تجربه و ادراک متفاوتی خواهد داشت.
تأثیرات خارجی مانند زمان یا وقفه
اضطراب ناشی از کمبود زمان تمرکز و توجه ما به صحبتها، حالات چهره و بدنی فرد مقابل را کاهش میدهد. یا اینکه از نظر زمانی در موقعیتی باشیم که حالات فیزیکی و ذهنی بخصوصی را تجربه میکنیم. وقفهای مانند تماس تلفنی و یا هر عامل بیرونی کاهندهی حضور، بر آنچه میشنویم اثرگذار است.
تفاوتهای فرهنگی، آموزشی و جایگاهی
در واقع این تفاوتها عاملیست که بر بستر و زمینه حضور ما و گفتگو سایه میافکند.
باورها، ارزشها و نگرش ما تحت تاثیر فرهنگ، آموزش و جایگاه ما است. به طور کلی شخصیت و هویت ما که بخشی از آن برگرفته از این عوامل است میتواند آنچه را میشنویم ناآگاهانه و حتی آگاهانه تفسیر و تاویلهای متفاوتی ایجاد کند. در واقع کانال شنوایی ما گفتهها، احساسات، کلمات و حرکاتی را بواسطه این تفاوتها فیلتر کند و نادیده و ناشنیده انگارد.
تجربیات یا سوگیریهای شخصی
دلچسب و خوشایند بودن یا نبودن شخصیت فرد مقابل نیز بر کیف و کم آنچه میشنویم اثر میگذارد. این مورد به تجربه مشترک برمیگردد و راه انتخابی ما. شاید حتی شناخت بیشتر فرد و داشتن تجربیات مشترک مانعی بر مسیر شنیدن و فیلترینگی قوی باشد. به هر حال دور کردن برخی خاطرات و تصورات از ذهن کار ثقیل و دشواریست.
مسیری که نزدیکان، دوستان و یا همکارانمان در موقعیت مشابه با انچه میشنویم پیش گرفتهاند مداخلات ما را تحت الشعاع قرار میدهد. چنانچه آگاه بر افکار و تصورات خود نباشیم باعث فشردن دکمه فوروارد و از دست دادن بخشی از گفتهها و احساسات فرد مقابل میشود.
در کل احتمالن این موارد به نوعی هم پوشانی داشته باشند. آنچه ذهن ما از تصویر، کلام، صدا و احساس و به طور کلی زیسته و تجربیاتمان تا به این لحظه ادراک کرده است قابلیت اثرگذاری بر ورودیهای بعدی را دارد.
قرار نیست خود را منفک کنیم از خویشتن بلکه آگاهی به جریان اندیشه و ذهنمان در موقعیت کمک کننده است. همچنین با کسب مهارت در این زمینه میکوشیم در روند گفتگو به عنوان شنونده بر فیلترها فائق آییم و فرد مقابل احساس خوشایندی از گفتگو با ما تجربه کند. حس شنیده شدن. گاهی کیفیت شنیده شدن به قدری عالیست که فرد انطور که ما میشنویمش خود را نشنیده است.
نکته
از حالات فرد و میزان اعتماد و راحتی او در ادامه گفتگوها و روابطش میتوان به عنوان معیاری جهت تمیز شنونده بودن بهره برد. در اخر ذکر این نکته لازم است، شنیدن فعال لزومن به معنای تایید هر آنچه فرد مقابل میگوید نیست.
آخرین نظرات: